کـــــــــــاش میشــــــــــــد تورا دیـــــــــــد وبوســــــیـد؛
کـــــــــــاش میشــــــــــــد تو رابوییــــــــد
کــــــــاش میشــــــــــــد یـــک روز زندگـــــــــــــی کـــــــــــــرد
در گـــوشـــــــــــــــه ای از دل ،تــــــــــــــو را مهمان همیــــــــــــشگی کـــــــــرد
کــــاش میشــــــــــدبرای بـــــهتــــریــن دوســـــتــم بهترین باشــــم
وبـــــهتــریــن ها رو بــــهش هـــدیـــه بـــدم
امروز دلم برای چیزهای ساده وپیش پا افتاده ی دیروز تنگ شده .
برای نوشیدن چای عصرانه در کنار مادر؛
برای رانندگی دلهره آور پدر؛
برای دنبال اتوبوس دویدن و آویزون شدن ازمیله اتوبوس؛
برای بیدارخوابی شب امتحان ؛ و......................................
مواظب اتفاقات ساده وپیش پا افتاده امروز باش
شاید دلتنگی فردای تو باشد.
وقتی پاهایت چنان خسته اند که به زور راه می روی ؛یک راند دیگر مبارزه کن
وقتی بازوانت چنان خسته اندکه قدرت گارد گرفتن نداری ؛یک راند دیگرمبارزه کن
وقتی خون ازدماغت جاری است وچشمانت سیاهی می رود وچنان خسته ای که
آرزو میکنی حریف مشتی برچانه ات بزند وکار را تمام کند؛یک راند دیگرمبارزه کن
و به یاد داشته باش:
"مردی که همواره یک راند دیگر مبارزه می کندهرگز
شکست نمی خورد"
نویسنده : گمنام
ای همه آرامشم ازتو پریشانت نبینم
چون شب خاکستری سردرگریبانت نبینم
تکیه کن برشانه ام ای شاخه نیلوفرم
تاغم بی تکیه گاهی را به چشمانت نبینم
شاعر:گمنام